محمدرضا عیوضی، از کرونازدگی موسیقی و ماندگار نشدن تیتراژها گفت/ خدا را شکر، پارسا خائف اراجیف نمی خواند
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۴۷۷۰۰
ساعت 24-قاب تلویزیون فرصت ارزشمندی برای خوانندههاست. چنانچه برخی خوانندهها مانند مجید اخشابی، مازیار فلاحی، سینا حجازی و محسن یگانه با خواندن تیتراژ به شهرت رسیدند. محمدرضا عیوضی هم یکی از خوانندههایی است که به واسطه آهنگ «رنگینکمون» که تیتراژ سریال «روزگار جوانی» بود، بیشتر در خاطرهها ماندگار شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سریال به نویسندگی اصغر فرهادی، اواخر دهه 70، با بازی امین حیایی، بهزاد خداویسی و نصرا... رادش روی آنتن میرفت. با محمدرضا عیوضی، خواننده پاپ 48 ساله کشورمان که از دهه 70 مشغول کار در دنیای موسیقی است، درباره مسائل مختلفی مانند تیتراژخوانی در تلویزیون، امنیت شغلی خوانندهها و پارسا خائف گفتوگو کردیم که در ادامه آن را می خوانید.
تیتراژها وصله ناجور داستان هستند
دو دهه از پخش آهنگ «رنگین کمون» با صدای محمدرضا عیوضی و موسیقی ساسان جمالیان میگذرد. افرادی که این سریال را دیدهاند حتما تیتراژ این سریال را با گذشت بیش از 20 سال هنوز به خاطر دارند که میگوید: «مثل یک رنگینکمون هفت رنگ/ سرگذشت زندگیمون رنگرنگ...» اما چرا دیگر تیتراژهای تلویزیونی مانند قدیم خاطرهساز نیست؟ عیوضی در پاسخ به این پرسش میگوید:«در گذشته تهیهکنندهها مبلغی را هزینه میکردند تا خواننده یا گروهی برای اثرشان تیتراژ پایانی را بسازد و بخواند. تیتراژها با ماهیت اصلی و شخصیتهای داستان هماهنگ بود، اما الان بیشتر تیتراژها را میفروشند. شنیدهام برخی تهیهکنندهها میگویند مثلا برای این سریال به یک تیتراژ نیاز داریم و خواننده مبلغی را میپردازد تا آهنگ اش که شاید اصلا ربطی به داستان سریال نداشته باشد، به عنوان تیتراژ پایانی روی آنتن برود. به همین دلیل، تیتراژها دیگر با مفهوم سریالها جور نیستند، نه خاطرهسازی میکنند و نه ماندگار میشوند.»
خوانندهها امنیت شغلی ندارند
از تعطیلی کنسرتها به خاطر شیوع ویروس کرونا حدود 10 ماه میگذرد. این موضوع دنیای موسیقی را به شدت دچار سکون کرده و افراد فعال در آن زیانهای جدی دیده اند . عیوضی در توضیح این اتفاق میگوید: «اینجا خوانندهها امنیت شغلی ندارند. از زمان تعطیلی کنسرتها تا الان، هیچ پیگیری از هیچ نهادی صورت نگرفته که اگر امرار معاشتان از این راه بوده است، الان دارید چه کار میکنید؟ اصلا زنده هستید؟ وقتی از ضعیفترین قشر جامعه که کارگرها هستند، هیچ حمایتی نمیشود یا متاسفانه میبینم فردی تا کمر در سطل زباله فرو رفته تا شاید لقمه نانی پیدا کند، آدم با خودش فکر میکند تیتراژ و خواننده و... کجا قرار دارد. نمیدانم اسمش را چه باید گذاشت؟ اما انگار به نقطهای رسیدهایم که همه به فکر خودشان هستند.»
پارسا خائف جهشی خواننده شد
محمدرضا عیوضی در طول فعالیت خود در دنیای موسیقی پنج آلبوم منتشر کرده است. او درباره پارسا خائف، استعداد نوجوان موسیقی برنامه «عصر جدید» که به تازگی اولین آلبوم خود را به نام «هفت الف» منتشر کرده، میگوید: «اصولا در این سن و سال، صدا پختگی کامل را ندارد یعنی صدا کاملا جا نیفتاده است و به مرور زمان مقداری تغییر میکند. بعد از مدتی تمرین، صدا به مرحلهای میرسد که دیگر تغییر در آن محسوس نیست و آن زمان، وقت تولید اثر است. درباره پارسا خائف هم میتوانم بگویم خیلیها از لحاظ فکری زود بزرگ میشوند. او هم شاید در این مرحله قرار گرفته است. من دیدم او اشعار فاخر میخواند و با این ادبیات ارتباط برقرار کرده است. دیدید بعضیها در مدرسه جهشی درس میخوانند، شاید درک پارسا هم از ادبیات خوب است و به نوعی در خوانندگی جهشی عمل کرده.»
سرمایهای برای آینده موسیقی کشور
خواننده «حس خوب»، درباره آهنگ سازی مهیار علیزاده در آلبوم پارسا خائف میگوید: «همین که پارسا خائف به سمتوسوی ادبیات فاخر میرود، جای شکرش باقی است که جذب اراجیفی که الان در بازار وجود دارد، نشده است و سمتوسوی خوب پیدا میکند. مهیار علیزاده برای او آهنگ سازی کرده و بهتر است از این جنبه به قضیه نگاه کنیم که اگر علیزاده نامی یا گروهی این کار را برای او نمیکردند، با خود فکر میکرد چرا در این سنوسال دارم اینها را میخوانم که طرفدار ندارد. پس بهتر است به سمت همان موسیقی پاپ بروم که آن را دوست دارند و طرفدار هم دارد. شاید جذب موسیقی تجاری و بازاری میشد و خیلی زود هم از یاد میرفت. به نظر من مسیر درست است، فقط بعد از چند سال، صدا تغییر میکند که چیز بدی نخواهد بود. به هر حال او میتواند یک سرمایه خوب برای آینده کشور باشد.»
منبع: خراسانمنبع: ساعت24
کلیدواژه: محمدرضا عیوضی پارسا خائف خواننده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۴۷۷۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاموشی صدایی ماندگار
اهالی رادیو در چند وقت اخیر هر خبری که از مسعود اسکویی، گوینده و مجری پیشکسوت میشنیدند، دلدل میکردند که خبر رفتن او نباشد؛ خبری که در نهایت روز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت منتشر شد تا اسکویی را برای همیشه تبدیل به خاطره کند و داغی بر دل دوستدارانش شود.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو یادنامه روزنامه «جامجم» برای مسعود اسکویی، گوینده رادیو است که روز چهارشنبه دار فانی را وداع گفت.
هربار که در طول سالهای قبل پیچ رادیو را میچرخاندیم تا صدا به وقت ورزش به گوشمان برسد، صدای مسعود اسکویی نشانمان میداد که به ایستگاه رادیو ورزش رسیدیم؛ همینقدر آشنا و پر از خاطره. مسعود اسکویی را باید ازجمله قدیمیترین مجریان و گویندگان ورزشی صدا و سیما دانست. او اخیرا به واسطه شکستگی ناحیه لگن و پا در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود و در نهایت چشم از جهان فروبست. زندهیاد اسکویی دوره تهیهکنندگی برنامههای تلویزیونی را در تلویزیون آلمان گذراند و یک سال در شهرهای زونه گورگ و ماینس با تلویزیون همکاری کرد. یکی از شاخصههای او در اجرا، ارائه گزارش مسابقات ورزشی بدون نگاه جانبدارانه بود. اسکویی ازجمله گویندگانی بود که بیش از پنج دهه در رادیو و تلویزیون فعالیت کرد و با صدای متفاوت و جوانی که داشت، مخاطبان را پای رادیو و تلویزیون میکشاند. او از سال ۱۳۴۵ به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد و سابقه حدودا ۵۷ سال گزارشگری و فعالیت در رادیو و تلویزیون را برای خود به ثبت رساند. ابتدای کار او گویندگی اخبار در تلویزیون بود و با گزارش بازی دوستانه فوتبال بین تیمهای پرسپولیس و کویت (در کویت، سال ۱۳۵۰) وارد تیم گزارشگران شد. صدای خاص او باعث شد در دورانی که تلویزیون هنوز فراگیر نشده بود، بسیاری از مخاطبان صحنههای مسابقات ورزشی را با صدای او در خاطر تجسم کنند.
استمرار برای ماندگاری
استاد اسکویی پیش از این و به مناسبت سالگرد رادیو ورزش گفته بود: ۲۲ سال پیش شاید خیلیها میگفتند شما در شبکه رادیویی ورزش چه کار میخواهید بکنید؟ چه میخواهید بگویید؟ اما امروز میبینیم شبکه ورزش به جایی رسیده که حتی ۲۴ ساعت هم برای آن کم است و باید کانال دیگری هم کنار این شبکه باشد و اگر آن کانال هم راهاندازی شود، برای آن ۲۴ ساعت برنامه خواهیم داشت چون این شبکه توسعه یافته و مخاطبان وفاداری پیدا کرده است.او عنوان کرده بود: تخصص اصلیام، والیبال است ولی چون آن زمان تعداد کسانی که گزارش ورزشی میکردند کم بود، فوتبال هم گزارش میکردم. مجبور بودیم همه ورزشها غیر ازکشتی را هم گزارش کنیم. دردوران آموزش یاد دادهاند که باید طوری گزارش تهیه کنیم که مخاطب خودش را درکنار زمین احساس کند. وقتی درگزارش والیبال میگویم که از منطقه۲ آبشار را زدند، شنونده باید بداند منطقه ۲ کجاست. یک گزارشگر ورزشی باید دقیق شماره لباس ورزشکار را بلد باشد یا باید بداند پست فلان بازیکن چیست و درچه منطقهای بازی میکند. حتی رنگ لباسها را باید برای شنونده توضیح دهیم؛ مثلا زمانی که میگویم توپ در منطقه ۲ خوابید، باید تشریح کنم که توپ درمنطقه دوی زمین کدام تیم خوابید! اینها را باید دقیق درگزارشها رعایت کرد که متأسفانه برخی دوستان از آن غافلند.یا مثلا وقتی میگویم لیبرو، باید توضیحبدهم لیبرو چه کسی است. مجری یا گزارشگر نباید جانبداری کند و علائق خودش را نشان بدهد چون هر بیننده یا شنوندهای زود متوجه میشود گزارشگر به چه سمت و سویی گرایش دارد. البته گاهی که تیمهای با تیمهای خارجی بازی دارند که طرفداری نسبی قابل قبول است.
یک عاشق و یک صدای ماندگار
دوستان و همکاران مسعود اسکویی خاطرات بسیاری از او دارند. خسرو والیزاده، گزارشگر قدیمی در همین خصوص به جامجم گفته بود: من و آقای اسکویی بیش از ۳۰ سال همکار بودیم و در واقع ایشان استاد من بود. مرتب هم با هم کار میکردیم اما این اواخر به دلیل شرایط جسمانی، ایشان کمتر سر برنامه میآمد. در این مدت هم وزیر و برخی بازیکنهای قدیمی به عیادتشان رفتند. ما در برنامههای بسیاری همکار بودیم اما برنامهای که به صورت طولانیمدت در خدمتشان بودم برنامه «صدای ورزش» بود که البته مدتی است پخش نمیشود. من فکر میکنم دلایل بسیاری باعث میشود یک نفر تا این حد در کار خود موفق باشد و مردم هم دوستش داشته باشند. یکی از مهمترین آنها عشق به کارشان بوده. چون من هم این خصوصیت را دارم و بهنظرم تا کسی به کارش عشق نورزد و آن را دوست نداشته باشد و در درجه اول به درآمد آن فکر کند، نمیتواند در کارش موفق و ماندگار شود. مورد بعدی، صدای ایشان بود که بسیار صدایی مخملی و ماندگار و بسیار جذاب و گیرایی داشت و بعد هم باشخصیت و بیحاشیه بودنش و احترامی که در جمع رسانهایهای ورزشی دارد، باعث چنین شخصیتی ماندگار شد.
صدای ماندگار ورزش ایران
کیومرث هاشمی، وزیر ورزش هم در پی درگذشت مسعود اسکویی پیام تسلیت منتشر کرد. در متن پیام او آمده است: در نهایت تأسف و تاثر، گوینده پیشکسوت رادیو «استاد مسعود اسکویی» دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. زندهنام استاد مسعود اسکویی با صدای خاص، شاخص و کمنظیرش راوی لحظات افتخارآفرین ورزشکاران و تیمهای ورزشی ایران عزیز بود و همواره صدای نافذش در گوش مردم ورزشدوست، طنینانداز میشد. صدای ماندگاری که یادآور روایتهای مختلفی از ورزش ایران بود و همواره با صداقت، تخصص و انصاف سخن بر زبان میراند و نقشآفرینی مهمی در شور و نشاط اجتماعی داشت و با نقد و نظرهای کارشناسانه خود اثرات مهمی را در ورزش کشور برجای گذاشت.بدون شک آنچه از مسعود اسکویی بهعنوان یک شخصیت برجسته رسانهای در تاریخ ورزش ایران و رسانه ملی به یادگار ماند، میتواند الگوی مناسب و قابل اعتنا برای جوانان علاقهمند به این حرفه باشد. به این وسیله ضایعه فقدان اندوهبار گوینده توانا و فرهیخته رادیو را به خانواده محترمش، همکاران این مرحوم در رسانههای جمعی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خصوصا اهالی رادیو ورزش تسلیت میگویم و برای آن عزیز غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و سلامتی خواستارم.
چشم امید به بازگشت او داشتیم
در پی درگذشت مسعود اسکویی، گوینده پیشکسوت رادیو و تلویزیون، رئیس سازمان صداوسیما در پیامی درگذشت وی را تسلیت گفت. متن پیام به این شرح است: چشم امید به بازگشت و بهبود استاد مسعود اسکویی داشتیم تا بار دیگر با صدای جادویی و سحرانگیز خود، گوشهایمان را بنوازد. در گفتوگو با استاد که روی تخت بیمارستان بود جز امید به آینده و انرژی فراوان شنیده نمیشد. دوست داشتیم خبرهای خوش موفقیتجوانانمان در المپیک پیشرو و مسابقات جهانی را از زبان او بشنویم، ولی در برابر تقدیر الهی چه میشود کرد. درگذشت استاد مسعود اسکویی را به خانواده، دوستان و اهالی رادیو تسلیت گفته و برای آنان صبر الهی و برای آن مرد محترم و باوقار، رحمت الهی مسالت میکنم.
گویندهای متعهد و مشتاق
همچنین علی بخشیزاده، معاون صدای رسانه ملی هم در پیامی درگذشت مسعود اسکویی، گوینده رادیو را تسلیت گفت. در پیام تسلیت بخشیزاده عنوان شده است: با نهایت تأسف و تأثر درگذشت شادروان «استاد مسعود اسکویی» پیشکسوت گرانقدر عرصه رادیو و گوینده نامآشنا و صدای ماندگار رادیو ورزش را به جامعه رسانه و ورزش کشور تسلیت عرض میکنم. مرحوم مسعود اسکویی عزیز که عمر پربرکت خود را وقف خدمت به مردم و انعکاس شور و هیجان رویدادهای ورزشی به مخاطبان رادیو کرد، با صدایی گرم و گیرا و لحنی صمیمی و به یادماندنی، خاطرات ماندگاری را در اذهان شنوندگان به یادگار گذاشت. تعهد، اخلاق حرفهای، شور و اشتیاق وصفناپذیر ایشان به ورزش و عشق بیحد و مرز به رادیو، الگویی ارزشمند برای نسلهای آینده گویندگان و اهالی رسانه خواهد بود. درگذشت این گوینده پیشکسوت و پرتلاش، ضایعهای جبرانناپذیر برای جامعه رسانه و ورزش کشور است. از خداوند متعال برای ایشان رحمت واسعه و علو درجات و برای خانواده محترم، صبر و شکیبایی آرزومندیم. او تا آخرین نفس در رادیو ورزش به عشق مخاطبان زندگی کرد و یاد و خاطره او همواره در قلبهایمان زنده خواهد ماند.
انتهای پیام